موعودنامه

موعودنامه

أین الطالب بدم مقتول بکرببلا

رباعیات زیبا درباب مهدویت

 


از فاصله ای دور به هم می‌ریزد
بتخانه مغرور به هم می‌ریزد
می آیی و از صلابت هر قدمت
بت‌های زر و زور به هم می‌ریزد

***


نه عکس تو را در آبها دیده کسی
نه شاخه ای از بهار تو چیده کسی
جز چند نفر در این جهان برهوت
از صبح ظهور تو نفهمیده کسی
عبدالرحیم سعیدی راد
***


در روشنی و عدل زبانزد هستی
از هرچه که منتظر سرآمد هستی
اعجاز تمام انبیا در دستت
تو هدیه‌ی آخر محمد هستی
مریم حقیقت
***
بر قامت عشق دوری از تو کفن است
کی جمعه پر شکوه آمال من است
یک عده نبودن تو را خوشحالند
سهم دل من بدون تو سوختن است
***
ای کاش که این جمعه گرفتار شویم
یعنی که پر از لحظه‌ی دیدار شویم
ازظلم وستم رها شده پر بکشیم
از خواب هزار ساله بیدار شویم
مریم حقیقت
***
ما عاشق دیدار تو هستیم آقا
از شوق تماشای تو مستیم آقا
رفتی و نیامدی و ما بی‌تابیم
برگرد که از غمت شکستیم آقا
یوسف شیر دژم
***
ای دوست فقط تو را - تو را- می‌خوانیم
یک روز تو خواهی آمد، می‌دانیم
این جمعه نیامدی و تا جمعه‌ی بعد
ما منتظر آمدنت می‌مانیم
یوسف شیردژم
***
خورشید که سینه چاک نورت باشد
تندیس درخشش حضورت باشد
مردیم زبس آه کشیدیم ای کاش
این جمعه دگر روز ظهورت باشد
سیدمحمد بابامیری
***
دیدار نگار آشنا می‌خواهیم‌
وصل‌ گل‌ نرگس‌، از خدا می‌خواهیم‌
بر درد دل خستة‌ ما، وصل‌، دواست‌
هجران‌زدگانیم‌، دوا می‌خواهیم‌
اکبر مرتضوی‌
***
ماندیم و ندیدیم به ناز آمدنت
چون سرو سرافراز، فراز آمدنت
دل در خم کوچه شهادت مانده ست
یک عمر در انتظار از آمدنت
صادق رحمانى
***
اى غایبى که در همه جا انتظار توست
اى قائمى که آل محمد تبار توست
تعجیل کن! زچهره برافکن نقاب را
اى صاحب الزمان که عدالت شعار توست
کامران شرفشاهى
***
در سینه من بهار مى‌باید و نیست
با شوق مرا شرار مى‌باید و نیست
تا صبح ظهور حضرت «صاحب امر»
در چشم من انتظار مى‌باید و نیست!
میرهاشم میرى
***
با لطف و صفاى آب مى‌باید بود
با حادثه همرکاب مى‌باید بود
تا صبح ظهور یار، در عرصه رزم
همسنگر آفتاب مى‌باید بود
***
هم روی زمین و هم در آن بالایی
مُردیم از این بی‌کسی و تنهایی
این جمعه گذشت و جمعه‌ دیگر نیز
آقا! دلمان گرفت، کی می‌آیی؟
عبدالرحیم سعیدی راد
***
اى کاش که انتظار معنى مى‌شد
بیتابى جویبار معنى مى‌شد
وقتى که سحر شکوفه صبح دمید
باآمدنت بهار معنى مى‌شد
کریم على زاده

***
ماهى ز تبار نور خواهد تابید
در مرتبه حضور خواهد تابید
خورشید مه آلوده غیبت، یکروز
از پنجره ظهور خواهد تابید


***
با بوی خدا و با وضو می‌آید
از کعبه و سمت رو به رو می‌آید
«او» آمدنی‌ست، لحظه‌ها می‌دانند
یک لحظه به عشق مانده، او می‌آید
***
بی روی تو، ماه و سالمان گمشده است
آیینة بخت و فالمان گمشده است
چون عقربه‌ها به دور خود می‌گردیم
پرواز درون بالمان گمشده است
آسیه رحمانی
***
آقای جمعه‏های غریبی ظهور کن
دهلیزهای شب‏زده را غرق نور کن
آقا چقدر فاصله، اندوه، انتظار؟
یا بازگرد، یا دل ما را صبور کن
جلیل صفربیگی
***
يكي از جمعه‌ها جان خواهد آمد
به درد عشق، درمان خواهد آمد
غبار از خانه‌هاي دل بگيريد
كه بر اين خانه مهمان خواهد آمد
***
میان شک و یقین پیر می‌شود بی‌تو
دلی که طعمه زنجیر می‌شود بی‌تو
نیامدی که ببینی در این دیار غریب
غروب جمعه چه دلگیر می‌شود بی‌تو
***
جانی همه داغ انتظار است مرا
چشمی همه دم ستاره بار است مرا
از بس که گل لاله به دامن دارم
امید شکفتن بهار است مرا
***
ما زمزمه حضور را می‌فهمیم
معنای زلال نور را می‌فهمیم
از بس که به داغ انتظارت ماندیم
ای باوردل! ظهور را میفهمیم
***
تا نقش تو هست نقش آیینه ما
بوی خوش گل نشسته در سینه ما
در دیده بهار جاودان می‌شکفد
با یاد تو ای امید دیرینه ما!
***
یک روز نسیم خوش خبر می‌آید
بس مژده به هر کوی و گذر می‌آید
عطر گل عشق در فضا می‌پیچد
می آیی و انتظار سر می‌آید
***
دل گفت: زراه آشنا می‌آیی
از جاده سرخ کربلا می‌آیی
یک روز ز روزهای زیبای خدا
یک روز به دلجویی ما میآیی!
***
امشب دلم از آمدنت سرشار است
فانوس به دست کوچه دیدار است
آن گونه تو را در انتظارم که اگر
این چشم بخوابد آن یکی بیدار است
***
اى كاش شود چون تو بباریم همه
در ذهن كویر، گل بكاریم همه
گفتند كه یك جمعه تو خواهى آمد
تا آمدنت در انتظاریم همه
ندا جمالى
***
صبحی گره از زمانه وا خواهد شد
راز شـب تـار بـرمـلا خـواهد شد
در راه عزیـزی ست کـه با آمـدنش
هر قطب نما قبله نما خواهد شد!

منبع:پایگاه اطلاع رسانی مهدویت


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






Weblog Themes By Pichak

نويسندگان

لينک هاي مفيد

درباره وبلاگ


ثواب این عمل ناچیز را هدیه می کنم به روح عمویم شهید بحرینی که در سال1361در منطقه دشت عباس به آرزوی دیرینه اش،یعنی شهادت رسید و به اوج ملکوت پر کشید و همچنین شهید منصوری شوهر عمه ام که ایشان هم در اثر اثابت موشک به موتور یدک کش سپاه مفقودالاثر شد.

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 65
بازدید هفته : 149
بازدید ماه : 770
بازدید کل : 39686
تعداد مطالب : 129
تعداد نظرات : 76
تعداد آنلاین : 1

Online User